قلبی الیک من الاشواق محترق.. ودمع عینی من الاماق مندفق الشوق یحرقنی والدمع یغرقنی فهل رایت غریقا وهو محترق..!
اینجا ؛ آن جای خالی ای نیست که سر در کلبه درویشی ام نوشته ام...اینجا ؛ جاییست که می نویسم تا بفهمم که چه شد که جای من ؛ آنجا (فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر...) خالی شد! می نویسم که چقدر جاهای زیادی جای من خالی بود و کسی نفهمید...اما جایی که خدا گفت بیا اینجا جایت خالیست...نرفتم! یاعلی
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن --- شرط اول قدم آن است که مجنون باشی.. خدایا ما رو مجنون کن.. هنوز هر از چندی در همان رد پا هم می نویسم.. محتاج دعای شدید یا محتاج شدید دعا.. گرت ز دست برآید..
آن بالا اضافه کن که بنده ی خدایی.. گاهی سرمان را بیندازیم پایین برویم سمت شان زیر لب بگوییم: مال بد بیخ ریش صاحبش.. یا من بدء خلقی و ذکری و بری و تغذیتی.. هبنی هبنی هبنی لابتداء کرمک و سالف برک بی..